Dec 18, 2009

روزی روزگاری می توانستم بی تکلف بنویسم
هر چه بود را به هر شکلی شده میچپاندم در کلمات و بیرون میریختم
آن روزها زندگی هنوز برایم هرزه ای هزار چهره نبود
دروغ چرا
این هرزگی برایم روز به روز جذابتر می شود
چه در خود زندگی چه در آدم ها
آدم هایی که زندگی کرده اند یا زندگی آنها را کرده است
هوشمند تر به نظر می رسند
خواستنی اند
اینهایی هم که گفتم
پس مانده ی تهوع های روانی چند روز گذشته ام بود
آدم چه میداند!
اصلا آدم چه می داند؟
من یک سال و نیمی در برلین چه غلطی می کنم اصلا
چقدر عجیب!

Dec 12, 2009

من میخوام یه طرح بفرستم سازمان ملل
مبتنی بر اینکه باید یه مجازات سختی برای اینایی که جلوی آدم سینگل هی هم دیگه رو بوس می کنن و به هم ور میرن طراحی بشه
آقا جون نکنین دیگه
یا حداقل یه چک کنین بینین تا شعای 10 متری تون آدم عزب نشسته یا نه