تابستان با بوهای عجیب غریبش.
با لحظه هایی که مثل هوای مرطوبش به بدنت میچسبند.
با آفتابی که دستت را طلایی میکند.
تابستان و روزهای طلایی چسبناکش.
روزهای قاپ قلپ آب خوردن.
تابستانی که من و تو را چندین سال پیش آبستن بود
فصلی که همیشه بیشتر از همه از او توقع میرود.
و امسال وقتی رسید آرام در گوشم گفت :
all will pass, will end too fast, u know
No comments:
Post a Comment