من جایی بین ریتم نامنظنم نفس هایت جا ماندم و اینجا خالی خالی با اتاقم نشستیم و از تنهاییمان حرف میزنیم
Apr 5, 2006
تو را کشتم. درست نمیدانم کجا و چگونه. شاید بین بازوهای مردد و حواس پرت پسری که خوشمزه ترین لبخندهای دنیا را دارد. آتشت زدم و خاکسترت را هم روی تنهاییم پاشیدم.